آنالیز وضعیت جهان در دو دهه اخیر نشان می‌دهد چین به سمت تاثیرگذاری عمده بر اقتصاد جهان در حال حرکت است و ایران به‌دلیل قرار گرفتن در متن ابتکار کمربند ابریشم، قادر است وضعیت خود را در زمینه اقتصاد و تجارت و تولید متحول سازد. اما ایران چگونه می‌تواند از محل توسعه روابط با چین وضعیت خود را دگرگون سازد؟ یک خط راه‌آهن بین ایران و چین که از دو مسیر افغانستان یا پاکستان می‌گذرد ایران را به دومین قدرت اقتصادی جهان وصل می‌کند. این بزرگ‌ترین فرصت توسعه تجارت است که پیش روی ایران است. این موضوع در نشست اداره دانشجویی دانشکده روابط بین‌الملل و انجمن دیپلماسی ایران مورد بحث قرار گرفت.

شیوه فهم جهان آینده و موقعیت ایران در این جهان از زاویه برخاستن چین به‌عنوان ابرقدرتی جدید در این نشست مورد بررسی قرار گرفت. از منظر کارشناسان این نشست، کلیدی‌ترین مساله در دهه پیش‌رو تعریف درست جایگاه ایران در نظام کریدورهای بین‌المللی و منطقه‌ای است که امروزه با عبارت کریدوری شدن (corridorization) از آن یاد شده است. چین که با طرح کمربند ابریشم تلاشی جدی را در زمینه تغییر وضعیت ژئواکونومی خود و همسایگانش شکل داده، برای نخستین بار در این عصر قصد دارد اقتصاد جهان را از طریق کریدورسازی تغییر دهد. در این مسیر نقش ایران به‌عنوان نقطه مرکزی شش کریدور از جمله جاده ابریشم، طرح کمربند هند و ابتکار روسیه کلیدی است. این شش کریدور که آفریقا را به آسیای غربی، آسیای شرقی، اوراسیا و اروپا متصل می‌کند، ۱۳۰ کشور را در بر گرفته، دو سوم جمعیت جهان را به هم متصل خواهد کرد. از آنجا که ایران ابتدای امسال تفاهم‌نامه همکاری ۲۵ ساله خود را با چین به امضا رساند، شناخت چین، ماهیت برنامه و چشم‌انداز تحولات ژئوپلیتیک ناشی از اقدامات این کشور روی اقتصاد ایران تاثیر چشمگیری خواهد گذاشت.

دکتر محمدباقر فروغ، استاد دانشگاه لیدن و پژوهشگر موسسه آلمانی مطالعات منطقه‌ای و مطالعات جهان در هامبورگ در این نشست با اشاره به ماهیت رویکرد چین در دهه پیش‌ رو تاکید کرد: نباید ایران را صرفا از منظر ژئوپلیتیک مهم دانست. ایران در کنار ترکیه به‌عنوان یکی از قدرت‌های منطقه‌ای نقش مهمی در معادلات این بخش از آسیا دارد. با این حال فاصله بسیار اندک با چین و ظهور وضعیتی با نام کریدوری شدن یا کریدوری‌سازی جهان به ایران این امکان را داده تا از فرصت چین برای جهش اقتصاد و تجارت و تولید خود بهره بگیرد. این پژوهشگر در این نشست عنوان کرد با توجه به رشد شتابان چین در حوزه‌های تولید و صنعت و تکنولوژی و تجارت و فاصله اندک با ایران که از دو مسیر پاکستان و افغانستان قابل دسترس است، ایران نقش مهمی در ابتکار کمربند ابریشم چین دارد. این ابتکار مهم‌ترین اتفاقی است که در این بخش از جهان با ابداع چینی‌ها تحقق یافته و قصد تحول کامل اقتصاد جهان را دارد. فروغ افزود: بررسی نقشه اقتصادی جهان نشان می‌دهد مرکز جغرافیای اقتصادی جهان از آمریکای شمالی و اروپای غربی به سمت آسیا و اوراسیا یا آفرو-اوراسیا تغییر کرده است. ایران در کانون این جغرافیای اقتصادی جدید قرار دارد و چین و هند و روسیه سعی در معماری این جغرافیا دارند. البته چین ابتکاراتی دارد که فعلا بهتر از باقی بازیگران پیش رفته است. بسیاری از کشورها هم به آن علاقه‌مند هستند. دلیل این موضوع رشد چشمگیر چندجانبه‌گرایی است که بسیاری از بازیگران هم‌پیمان غرب و آمریکا را وادار کرده به اتحادیه‌هایی که چین تاسیس کرده بپیوندند. امروز تاسیس اتحادیه اقتصادی-تجاری آسیاپاسیفیک که ابداع چین است، موجب شده هم‌پیمانان سیاسی آمریکا یعنی استرالیا و ژاپن به این اتحادیه بپیوندند. این در حالی است که ابتکار هند در منطقه آسیای غربی با اقبال چندانی روبه‌رو نبوده، دو اتحاد غربی TTIP‌(پیمان تجاری و سرمایه‌گذاری ترنس-‌آتلانتیک) و TPP‌(شراکت ترنس-‌پاسیفیک) به دلایلی از دور خارج شده‌اند و اتحاد اروپا با ژاپن نیز که برای مهار چین طراحی شده، به چیزی ختم نشده است.

وی افزود: در همین راستا، روابط ایران و چین و نیز تفاهم‌نامه همکاری جامع ۲۵ساله میان دو کشور در سایه فهم تحولات ژئواکونومیک جهان و تغییرات در جغرافیای اقتصاد بین‌الملل قابل فهم است. چین امروز تکنولوژی دارد و در حوزه‌های بسیاری مثل مخابرات و فناوری‌های سبز دست بالا را دارد. ایران باید با فهم درست از این دینامیک جهانی به سمت توسعه همکاری با چین گام بردارد. اینکه آمریکا در دوره ترامپ از طریق فشار به بخش تکنولوژی چین که با تحریم هوآوی به‌دلیل ارتباط با ایران معنا یافت، سعی کرد کشور را از همکاری بیشتر با چین باز دارد دقیقا به همین خاطر است که تحولات تکنولوژیک از چین می‌تواند به سمت ایران جهت بگیرد. این تغییرات در آینده بیشتر خواهد شد. آمریکا هم از این موضوع دل خوشی ندارد؛ بنابراین سعی می‌کند آن را مهار کند.

این پژوهشگر حوزه روابط بین‌الملل یادآور شد: وجه اشتراک دو کشور یا مشترکاتی که ایران و چین دارند و تحت عنوان روابط دیرین در متون پژوهشی به آن اشاره شده، زمینه خوبی برای همکاری ایران و چین فراهم کرده است. این مشترکات به دو کشور کمک می‌کند با اتخاذ رویکردی فعالانه فارغ از اینکه حکومت یا دولت دست چه کسی یا چه گروهی است، با هم همکاری کرده و همدیگر را درک کنند. از جمله این مشترکات می‌توان به تاریخ دو هزار ساله، نقش‌آفرینی در جاده قدیمی ابریشم، نیازهای مشترک که در قبال همکاری با هم رفع می‌شوند‌(نیاز چین به نفت ایران و نیاز ایران به فراساختارها، سرمایه و تکنولوژی چین)، سوابق مشابه در زمینه تحریم، رشد چشمگیر علمی در ۴دهه اخیر، عدم تمایل به مداخلات کشورهای غربی در امور منطقه و آسیا در کنار رابطه مناسب دو کشور با روسیه سبب شده چین و ایران بتوانند ظرفیت مناسبی برای همکاری با هم داشته باشند. در هر دو کشور ما تنوعی از قومیت‌ها را می‌بینیم که همواره زیر سایه یک حکومت واحد که به آن نظام یا هارمونی اطلاق می‌کنند، به زندگی مشغولند.

فروغ افزود: یک موضوع مهم که در تاریخ دو کشور بسیار مهم بوده و چین و ایران در آن اشتراک نظر دارند، زمینی بودن امپراتوری‌های هر دو کشور در طول تاریخ است. زمینی به این معنا که با وجود تبحر هر دو کشور در زمینه کشتی‌سازی، توسعه قلمرو اغلب از طریق زمینی و ارتباطات زمینی رخ داده است. این برخلاف تمدن‌های اروپایی است که اغلب به مدد نیروی دریایی موفق به فتح و پیروزی شده‌اند. اروپایی‌ها اغلب امپراتوری‌های دریایی بوده‌اند. زمینی بودن ایران و چین این تلقی را که به توسعه راه‌آهن در مناطق مدنظر همت گمارند تقویت کرده است.  فروغ تاکید کرد: اینکه ایران و چین سال‌هاست تلاش می‌کنند دلار را از مبادلات خود حذف کنند یا سایر ارزها را در تبادلات خود به کار گیرند بر مبنای درک مشترکی است که از واحدهای پولی دارند. دو کشور در حوزه امنیت هم قادرند جبهه مشترکی را تشکیل دهند که همه اینها از مشترکاتی است که در توسعه همکاری بین دو کشور تاثیر دارد. ایران هم سعی کرده در همه این سال‌ها خود را به ابتکارات چین و هند در زمینه توسعه کریدورها متصل کند.

این استاد دانشگاه گفت: ایران فعلا از فرصت خود در ابتکار کمربند ابریشم به درستی استفاده نکرده هرچند در دو کشور انقلاب راه‌آهنی در حال وقوع است. این موضوع البته در چین سرعت بیشتری به خود گرفته به‌طوری‌که امروزه چین به تنهایی بیش از کل جهان راه‌آهن سریع‌السیر دارد. دلیل اینکه ایران از طرح کمربند ابریشم جا مانده به عدم شناخت از تغییرات جهانی ژئواکونومی برمی‌گردد که در حال وقوع است. در عین حال اندیشکده‌ها و فضای سیاستگذاری ایران از مفهوم متصل بودن یا connectivity مطلع نیستند یا به آن بی‌توجه هستند. کلمه کلیدی دنیای امروز تینک‌تنک‌ها (اتاق‌های فکر) در حوزه ژئواکونومی «متصل بودن» است. در دنیای قبلی این کلمه حول محور آزادی و دموکراسی معنا پیدا می‌کرد. این کلمه نخستین بار در اجلاس آسه‌آن باب شد و چین با توسعه و تمرکز روی آن، چارچوب‌های خود را بر مبنای آن طراحی کرد. این متصل بودن قدرت امروز چین و مجموع آسیاست. کمربند ابریشم این چارچوب را اجرایی می‌کند و ایران در مرکز این چهار‌راه ژئواکونومیک است.

این استاد دانشگاه در پایان تصریح کرد: ایران سال‌ها با طرف‌های اروپایی و غربی بر سر مواردی مذاکره کرد؛ ولی امروز در جامعه برای مذاکره و معامله با چین به شدت تحت فشار است. این موضوع دلایل بسیاری دارد. بخشی از این مورد به عدم شناخت ما از چین و اقتصاد چین برمی‌گردد. ما امروز در سطح دانشگاه کمتر اساتیدی را داریم که در ایران به شکل تخصصی روی چین و مسائل ایران و چین کار کنند. این نقیصه باید جبران شود. رابطه ایران و چین چارچوبی استراتژیک دارد و دو کشور ناگزیر از همکاری هستند. باید چین را به خوبی بشناسیم و از فرصت‌هایی که در دل شبکه تاسیس شده این کشور در کمربند ابریشم ایجاد شده، نهایت استفاده را ببریم. چین هم این را می‌داند که حضور ایران در این طرح مهم است. کمربند ابریشم بدون ایران ناقص است، چین و ایران هم بدون هم نمی‌توانند ایده‌های مشترکی را که دارند اجرایی کنند. البته بر سر اجرای تفاهم ۲۵ساله با چین مشکلات حادی مثل تحریم وجود دارد که تا رفع نشود کار به سختی پیش می‌رود.

فروغ در پاسخ به سوال «دنیای‌اقتصاد» نیز پاسخ روشنی به تردیدهای جامعه ایران در رابطه با همکاری با چین داد. خبرنگار «دنیای‌اقتصاد» از این استاد دانشگاه پرسید «با توجه به اینکه ایران به دلایل تحریم و مشکلات اقتصادی در موضع ضعف نسبت به چین قرار دارد و این مورد در نحوه تعامل ایران و چین اثرگذار است، آیا تفاهم‌نامه همکاری ۲۵ ساله باعث تحمیل برخی مسائل از سوی چین به ایران در زمینه‌های اقتصادی، امنیتی و تجاری نخواهد شد؟»‌ این پژوهشگر در پاسخ به این سوال گفت: طبیعتا دنیای روابط بین‌الملل دنیای بده‌بستان است. شما حتما باید چیزی را بدهید تا چیزی به دست آورید کما اینکه در توافق برجام نیز ما چیزهایی را دادیم و چیزهایی را گرفتیم؛ بنابراین اصل مذاکره و مبادله بد نیست. در ثانی این نگرش نسبت به ایران خطاست. ایران کشور قدرتمندی است و می‌تواند امتیازات خوبی از چین با توجه به داشته‌هایی که دارد، بگیرد. ایران مثل سریلانکا و بنگلادش نیست که چین بخواهد مواردی را تحمیل کند.