مقدمه

انگیزه اصلی کشورها در حرکت به سوی آزادسازی تجاری، دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی بالاتر و برتر در عرصه اقتصاد جهانی است. امروزه جهانی شدن سبب باز شدن اقتصادهای ملی در ابعاد داخلی و خارجی شده و ضمن بین المللی شدن بازار جهانی، محیطی کاملا رقابتی ایجاد نموده است که در آن تنها واحدهای اقتصادی قدرتمند و کارآمد مجال بقا خواهد داشت.

کشورها تلاش می کنند که از طریق منطقه گرایی به مزیت رقابتی در بازار جهانی دست یابند، تا مسائل تجاری و اقتصادی را در مقیاس منطقه ای حل و فصل نمایند.
از این رو برای کشورهای در حال توسعه که آمادگی ورود ناگهانی به تجارت آزاد در سطح بین المللی را ندارند، منطقه گرایی می تواند مؤثرترین راه برای گشودن تدریجی اقتصاد های ملی این کشورها و ادغام آنها در اقتصاد جهانی باشد.

تشکیل اتحادیه های منطقه ای دربرگیرنده تمایل گروهی از کشورها در یک محدوده جغرافیایی مشخص،برای همکاری اقتصادی است.اولین نشانه های آن انعقاد موافقت نامه های ترجیحی و رشد میزان تجارت و سرمایه گذاری میان آنها و سرانجام تشکیل اتحادیه اقتصادی است.

یکی از ابتدایی ترین سطوح و اشکال ترتیبات تجاری منطقه ای موافقت نامه های تجاری ترجیحی(Preferential trade agreement) است. شرکت کنندگان در چنین ترتیباتی به کاهش موانع تجاری شامل تعرفه ها و موانع غیرتعرفه ای در ارتباط با بخشی از تجارت یکدیگر اقدام میکند.
در سطح بالاتر از موافقت نامه های« تجارت ترجیحی » ، کشور ها به سمت انعقاد موافقتنامه های «تجارت آزاد » می روند. و پس از این دو، تأسیس اتحادیه گمرکی که علاوه بر حذف موانع تجاری کشورها سیاست های تجاری مشترک اتخاذ مینمایند. دیگر اشکال همکاری های منطقه ای می توان تشکیل بازار مشترک (Common market) را نام برد و در نهایت در عالی ترین سطح همکاری های اقتصادی تشکیل «اتحادیه اقتصادی» (Economic union)اعضا علاوه بر تامین بازار مشترک در بین خود به یکسان سازی سیاست های پولی مالی صنعتی و حمل و نقل اقدام میکنند.